اریانااریانا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

ستاره زندگیم

روز بیاد موندنی بود امروز

سلام نازگلم وقت ناهار سر سفره خوابت گرفت همش چرت میزدی منم ظرف هاروشستم تارسیدم بخوابونمت خوابت پریده بود همش تقصیر من بود باید کارامو میذاشتمبه شما میرسیدم هرکاری کردم نخوابیدی ساعت ٤رفتیم سی وسه پل شهربازی اونجا وقتی خسته شدی خودت گفتی بریم شام وبیرون خوردییم بابایی زحمت همه چیزوکشید خیلی خوش بود داداش میلادم بود جذاب تر شده بود فردا دوست بابایی باخانمش میان خونمون خداکنه بهشون   خوش بگذره بتونیم میزبانای خوبی باشیم انشاالله شما خسته بودین ساعت ١٠خوابیدین الهی من فدات بشم    مامانی خیلی دوست دارم     امروز اگه شیطنت می کردی همش میگفتی مامان مع...
31 شهريور 1391

یاد وخاطره شهیدان گرامی باد

چشم پاک دختری از جمله‌ای تر مانده است"""چشم‌های پاکش اما خیره بر در مانده است روی دیوار اتاق کوچک تنهایی‌اش """ عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است . . . یاد و خاطره شهیدان گرامی باد"   ...
31 شهريور 1391

داداش میلاد اومده

سلام عزیزم بابایی صبح ساعت٦رفت دنبال داداش میلاد برای بابایی لقمه گرفتم داداش میلاد باماشین  دوست بابایی رو تامحل کارش برد کمی میلاد دیر کرد راه رو زیاد بلد نبود اریاناجونم خواب بود از وقتی بیدار شدی منو یادت رفته الهی قربونت برم که مثل پروانه دوره داداشی می گردی منم باخیال راحت اومدم سراغ وبت الانم خیلی خستم خوابم میاد خدایا شکرت ...
31 شهريور 1391

این روزااااااااااااااا

سلام عزیزم امرز بازم مثل همیشه زودبیدارشدی  باباصبح رفت دانشگاه واسه انتخاب واحد انشا الله موفق بشه شماخواستین باهاش برین بابایی شمارو روزهای فردمیبره باشگاه فکرمیکردی میره باشگاه باهات حرف زدییم خداروشکر قانع شدی وگریه نکردی واسه ناهار خورشت بروکلی درست کردم خداکنه خوب دربیاد امشب دادش میلاد از کرمانشاه حرکت مکنه میاد به سمت اصفهان خدا حفظش کنه سالم برسه پیشمون خداروشکردانشگاه ملی اصفهان قبول شده خدایا شکرت دیگه توی  قربت  یکی رودارییم خدایا به خاطر همه چی ممنوم دوسسسست دارم ای مهربان ترین مهربانان     ...
30 شهريور 1391